معروف ترین افسانه های جهان ، افسانه های محلی بسیاری در جهان وجود دارد. داستان هایی که گاه بر اساس واقعیت و یا ساخته های ذهن یک شخص، بوجود می آیند و نسل به نسل روایت می شوند. این روایت ها می تواند درباره یک موجود افسانه ای و یا مکانی خاص باشند. اما در این بین، بسیاری از مردم اعتقادی به افسانه ها ندارند و آنها را جز موضوعی کذب می دانند. شاید حتی افراد خرافاتی هم به واقعی بودن بعضی افسانه ها شک کنند. اما شواهد و قرائن موجود، دال بر واقعی بودن بعضی از معروف ترین افسانه های جهان هستند. بهرحال شاید خواندن بعضی از افسانه های معروف جهان در نوع خود جذاب باشد. به همین دلیل در ادامه به تعدادی از این داستان های اسرار آمیز اشاره خواهیم کرد.
افسانه چیست؟
افسانه ها در اصل همان داستان های خیالی و رایج در بین مردم هستند. داستانی درباره یک موقعیت مکانی و یا شخص خاص، که آن را حکایتی حقیقی می دانستند. افسانه های متعددی در جهان وجود دارد که هدف از روایت آنها، اشاره به یک موضوع اخلاقی است. دیو، پری و دیگر شخصیت های ترسناک و اسطوره ای، کاراکترهای اصلی این داستان های اسرار آمیز هستند. افسانه ها سینه به سینه و نسل به نسل، روایت می شوند. اما در نهایت این میزان باورپذیری و جنبه های واقعی داستان است که می تواند آنها را به معروف ترین افسانه های جهان تبدیل کند.
معروف ترین افسانه های جهان
۱- اسب تروجان (The Trojan Horse)
بر اساس یک افسانه ی معروف وقتی یونانیان محاصره شهر تروا را بیهوده دیدند، پیکره ای عظیم از یک اسب را ساختند. درون این پیکره مردانی منتخب پنهان شده بودند. تروجان ها پس از ترک یونانی ها، پیکره اسب را به نشان پیروزی، به داخل شهر بردند. نیروهای یونانی شبانه از دل پیکره اسب خارج شده و دروازه های شهر را به روی دیگر یونانیان باز کردند. این نفوذ در نهایت به تخریب و محاصره شهر و پایان جنگ تروآ انجامید. پس از کشف شهر افسانه ای تروا، پیکره اسب تروجان را در شمال شرقی ترکیه ساختند.
۲- وندیگو، از معروف ترین افسانه های آمریکای شمالی
سرخ پوستان آمریکای شمالی افسانه ای را روایت می کنند که مربوط به موجودی افسانه ای به نام وندیگو است. وندیگو بسیار ترسناک و تخیلی است و قیافه ای دیو مانند دارد. افسانه وندیگو برای اولین بار در سال ۱۶۳۶ به گوش مهاجران اروپایی تبار ساکن آمریکا رسید. در واقع مبلغان یسوعی بودند که داستان این موجود خیالی را بر سر زبان ها انداختند.
موجودی پوسیده و لاغر با قد ۱۵ فوتی را تصور کنید که از خوردن گوشت انسان سیر نمی شود! شهرت این افسانه به قدری بوده که در علوم پزشکی نوعی بیماری به اسم سندروم وندیگو (تمایل درونی به خوردن گوشت انسان) وجود دارد.
۳- سیمرغ، از معروف ترین پرنده های افسانه ای در جهان
یکی از معروف ترین افسانه های جهان مربوط به پرنده ای خیالی به نام سیمرغ است. نشانه هایی از این پرنده افسانه ای در فرهنگ و ادبیات مردم کشورهای چین، مصر، یونان و ایران وجود دارد. این پرنده افسانه ای جایگاه ویژه ای در ادبیات، عرفان و فلسفه ایرانیان دارد. نمونه هایی از این اشارات را می توان در «منطق الطیر» عطار و یا «شاهنامه» فردوسی یافت. سیمرغ در شاهنامه پرنده ای افسانه ای است که به کمک قهرمان داستان می آید. اما در منطق الطیر در اصل تعداد سی مرغی هستند که از وادی سلوک گذشته اند.
۴- غیب گویی های معبد دلفی
«آپولو» نام خدای مردم یونان در بیش از ۲۵۰۰ سال قبل بود. در آن دوران مردم از سراسر کشور برای شنیدن نصیحت های خداوندگار خود، به مرکز کشور سفر می کردند. این پند و اندرزها حالتی معمایی داشتند و تنها افرادی خاص قادر به درک آنها بودند. این غیب گویی ها بسیار عجیب بود و کمتر به واقعیت شباهت داشت. سالها بعد و پس از حفاری معبد دلفی، معلوم شد که چند قطعه سنگ آهک در زیر معبد وجود داشته که گاز اتیلن را در فضا پخش می کرد. استنشاق این گاز، حس توهم و گیجی را در بین افراد ایجاد می کرد!
۵- جعبه اسباب بازی شیطان
لوئیزیانا، نام ایالتی جنوبی در آمریکا است. در این ایالت یک کلبه چوبی وجود دارد که به آن جعبه اسباب بازی شیطان می گویند. کف تا سقف این کلبه با آینه پوشانده شده است و هیچ کس قادر نیست بیشتر از ۵ دقیقه در آنجا بماند. چون گفته می شود که افرادی که مدت زیادی در آنجا بمانند، روح آنها توسط شیطان تسخیر می شود. محلی های ساکن در آن منطقه، از زنی می گویند که در داخل کلبه ایست قلبی کرد. پسربچه ای هم که به این خانه چوبی رفته بود، دو هفته بعد خروج از کلبه خودکشی کرد.
۶- پرنده سیاه چرنوبیل
فاجعه چرنوبیل، یکی از دردناک ترین حوادث هسته ای در جهان بود. فاجعه ای که در راکتور هسته ای شماره ۴ این شهر رخ داد و باعث آسیب دیدن بیش از ۵ میلیون نفر شد. اما مردم تخلیه شده از چرنوبیل افسانه ای وحشتناک را تعریف می کنند. افسانه ای درباره پرنده ای سیاه و ترسناک، که ظاهری انسان نما دارد و با بال های بزرگ و چشمانی همچون زغال داغ، در آسمان ظاهر شده است. این داستان از معروف ترین افسانه های جهان است که علی رغم اصرار افراد منتقل شده، اما تاکنون صحت یا کذب بودن این افسانه معلوم نشده است.
۷- جک پاشنه دار بهاری
بانوان همیشه فوبیاهای خاص در ذهن دارند. یکی از این ترس ها در مورد دزدیده شدن است. در دهه ۱۸۳۰، موجودی ناشناخته در لندن ظاهر شده بود که به زنان شهر حمله می کرد. این موجود می توانست از مسافت های بلند بپرد و از دهان خود آتش خارج کند. جک پاشنه دار بهاری، نامی است که شاهدان محلی به این موجود انسان نما داده اند. این افسانه همچنان وجود دارد و عده ای از حضور او در حومه شهر خبر داده اند.
۸- افسانه نفرین مومیایی ها
آرامگاه توت عنخ آمون و جسد مومیایی شده او در سال ۱۹۲۲ توسط هاوارد کارتر و گروهش، کشف شد. اما پس از این کشف، عده ای از این افراد به طرز عجیبی، جان خود را از دست دادند. دانشمندی که جسد مومیایی ها را بررسی می کرد، یک بیماری ناشناخته گرفت و مرد! تامین کننده مخارج این سفر باستان شناسی، بر اثر نیش زنبور از دنیا رفت! یک گردشگر بر اثر ابتلا به ذات الریه و کارگری دیگر بخاطر مسمومیت، جان باختند. این اتفاقات افسانه نفرین مومیایی ها را بر سر زبان ها انداخت. نفرینی که هنوز بیشتر مردم آن را باور ندارند؛ اما بهرحال یکی از افسانه های ترسناک جهان است.
۹- شهر افسانه ای آتلانتیس
آتلانتیس، نام جزیره ای افسانه ای است که ساکنین آن به درجات بالایی از علوم مختلف رسیده بودند. این جزیره و اهالی آن، در اثر یک زمین لرزه قوی در آب غرق می شوند و آثاری از آنها باقی نمی ماند. حتی افلاطون در نوشته های خود به وجود چنین جزیره ای اشاره داشته است. اما در داستان او، از اقیانوس اطلس به عنوان مکان غرق شدن این جزیره نام برده می شود. جزیره گمشده آتلانتیس یکی از معروف ترین افسانه های جهان است که اگر پیدا شود، بی شک یکی از بزرگترین کشفیات بشر خواهد بود.
۱۰- افسانه کشتی هلندی پرنده
اصولا دریانوردان خیلی زور خیالاتی می شوند. شاید دلیل این موضوع، جو موجود در دریا و سردی و گرمی هوا باشد. کشتی هلندی پرنده، یکی از معروف ترین افسانه های جهان در دریا است. داستان کاپیتان لجبازی که با وجود طوفان سهمگین دریایی، تصمیم گرفت به جنوب قاره آفریقا سفر کند. اما کشتی او برای همیشه ناپدید شد و اثری از آن پیدا نشد.
طبق این افسانه، نیرویی ماورایی، کاپیتان و خدمه کشتی را به سرگردانی در دریاهای این منطقه محکوم کرده است. کسانی هم که این کشتی پرنده را ببینند، دچار بدشانسی مرگبار خواهند شد.
۱۱- پسر دفن شده در دریا
هاوایی یک جزیره ای بزرگ است. در سال ۱۹۴۷ گروهی از کودکان ساکنین این جزیره در نزدیکی آبگیر بازی می کردند. یکی از آنها پایش لغزیده و در آب می افتد. کودک علی رغم کمک سریع دوستانش جان می دهد و به اعماق دریا می رود. اتفاقات بعدی که در این آبگیر رخ می دهد، مردم را متقاعد می سازد که روح پسربچه در آب است. این روح دوست دارد تا هر انسان زنده ای را با خود به داخل آب بکشد و آن را با خود جایگزین کند.
۱۲- ومپایرها، موجودات افسانه ای عجیب (Vampires)
ومپایرها موجوداتی افسانه ای هستند که از خون موجودات زنده تغذیه می کنند. این موجودات دندان های نیش بلندی دارند و از نور خورشید بیزار هستند. ومپایر ها عمری طولانی دارند و به تدریج با از بین بردن همسایگان خود و خوردن خون آنها، زنده می مانند. فعالان سینمایی، از این ویژگی ومپایرها برای ساخت فیلم های ترسناک استفاده می کنند. حتی نوعی بیماری نادر به اسم پورفیریا (porphyria) وجود دارد که به بیماری خون آشام مشهور است و شخص بیمار همان نشانه های ومپایر را دارد.
۱۳- افسانه درازگوش سومالی
سومالی کشوری فقیر است که جرم و جنایات زیادی در آن رخ می دهد. از طرفی سرقت و آدم ربایی در این کشور بسیار زیاد است. شاید همین معضلات اجتماعی باعث شده که مادران این سرزمین افسانه دراز گوش را برای کودکان خود بسازند. دراز گوش یک زن آدم خوار در جنگل های سومالی است که بچه های گمشده را می خورد. او گوش های درازش را روی زمین می گذارد تا افراد سرگردان در جنگل را پیدا کند. افسانه ای که بیشتر به کذب بودن نزدیک است تا درستی.
۱۴- خرس قطره ای مرگبار
بومیان همیشه از تعریف کردن افسانه های خود برای مسافران لذت می برند. مردم استرالیا نیز از این قاعده مستثنی نیستند. پوشش گیاهی و طبیعی این کشور سبب شده تا شاهد وجود مرگبارترین حیوانات در استرالیا باشیم. اما طبق یک افسانه استرالیایی، مرگبارترین آنها یک خرس قطره ای است. موجودی با شمایل نزدیک به کوالا و جثه ای بزرگتر از شیر. اگرچه اغلب مردم این موجود را خیالی و ساخته ذهن بومیان می دانند، اما فسیل هایی از موجودات عجیب در استرالیا یافت شده است. پس هنگام قدم زدن در جنگل های بارانی، حتما مراقب باشید که طعمه خرس قطره ای نشوید.
۱۵- افسانه معروف زن ژاپنی از معروف ترین افسانه های جهان
آسیا قاره ای کهن با افسانه های شنیدنی و ترسناک است. طبق یکی از افسانه های ژاپنی، یک زن پلیس ژاپنی توسط یک نظامی آمریکایی مورد تعرض قرار می گیرد. زن از بالای پل می پرد و در اثر برخورد با قطار، بدنش به دو نیم تقسیم می شود. نیمه بالایی بدنش در اثر سردی هوا خونریزی نمی کند. او خود را به ایستگاه قطار می رساند و در نهایت به دست مردی که او را دیده بود، کشته می شود. طبق این افسانه، سه روز پس از شنیدن این داستان روح این زن ظاهر شده و به سمت شما می آید!
16- داستان غیب گویی های معبد دلفی | The Delphic Oracle
بیش از ۲۵۰۰ سال قبل، مردم از سراسر یونان به مرکز سفر می کردند تا نصایح و صحبت های خدایشان آپولو را که به وسیله افراد خاصی بیان می شد گوش دهند. این نصایح در ابتدا به صورت معماهایی مبهم بیان می شدند تا فقط این افراد خاص بتوانند آن ها را تفسیر کنند و رمز و رازهای آن را بیرون آورند.
این داستان های وهم انگیز و حیرت انگیز، آنقدر عجیب بودند که نمی شود تصور کرد رنگی از واقعیت داشته باشند. اما یک گروه از باستان شناسان، هنگام حفاری سایت دلفی (Delphi) چیز بسیار جالبی کشف کردند. یک زمین شناس که بر روی سنگ ها مطالعه می کرد، چند قطعه سنگ آهک روغنی را در زیر معبد پیدا کرد. این سنگ ها بر روی گسل های قرار گرفته بودند که نشان می داد در آن زمان بر روی سنگ ها حرکت داده می شدند. دانشمندان کشف کردند که بر اثر این حرکت و گرمای ناشی از آن گازهایی از سنگ آهک ناشی می شده که از میان سوراخ هایی به زیر فردی که صحبت های آپولو را تفسیر می کرده و به دورن معبد منتقل می شده است.
یک شیمیدان، شواهدی از وجود گاز اتیلن در این فضا یافت. گاز اتیلن، گازیست که اگر استنشاق شود باعث گیجی و توهم زدن افراد خواهد شد. شاید آن افراد خاص، از این طریق بر مردم آن دوران تاثیر می گذاشته اند.
17- زامبی ها | Zombies
اکثریت مردم هایتی را برده های آفریقایی تشکیل می دهند که به آنجا تبعید شده اند و بسیاری از آن ها جادوگری (voodoo) را که از ادیان غرب آفریقا سرچشمه گرفته است، دنبال می کنند. در وودوی آفریقا، زامبی یک مرد مرده است که توسط یک فرد روحانی به نام بوکور به زندگی باز گشته است. از نظر وودو، این مردگان به زندگی بازگشته، هیچ اراده ای از خودشان ندارند و باید از اربابان خود که آن ها را به کار اجباری در مزارع مجبور می کردند، اطاعت کنند.
هیچکس در هایتی این داستان ها را باور نمی کرد تا اینکه خودشان از نزدیک آن را دیدند! فردی به نام Clairvius Narcisse تقریبا ۲۰ سال بود که مرده بود، ولی دوباره ظاهر شد! او ادعا کرد که یک بوکور اورا دوباره زنده کرده است و در این سال ها مجبور بوده برای او در مزرعه کار کند.
دکتر واید دیویس که این داستان را شنیده بود برای ارزیابی این واقعه به هایتی سفر کرد. او متوجه شد که بوکورها از ماده ای به اسم پودر زامبی استفاده کرده اند که حاوی پودر ماهی های پف کرده سمی و پوست قورباغه های سمی است. او فهمید که این ماده باعث می شود که فرد، مرده به نظر برسد و تنفسش تقریبا قطع گردد، در حالی که هنوز زنده است. شخص مورد نظر بعد از دفن سریع از خاک بیرون آورده می شد و با برخی داروهای دیگر کاری می کردند که فراموش کند که بوده است!
18- نفرین مومیایی ها | The Mummy’s Curse
هاوارد کارتر باستان شناس، بعد از کشف آرامگاه توتان خامون (Tutankhamun) در کوچه پادشاهان در سال ۱۹۲۲ به شهرتی جهانی رسید. اما افرادی که در کشف بزرگ شرکت داشتند، یکی پس از دیگری از به طرز نامعلومی از بین رفتند. اول از همه لرد کارارون که خرج این سفر را تامین کرده بود، پس از اینکه یک پشه او را نیش زد از دنیا رفت! به دنبال آن، یک دانشمند که مومیایی ها را بررسی می کرد بر اثر یک بیماری نامعلوم از دنیا رفت. یک کارگر بر اثر مسمومیت و یک گردشگر که به داخل معبد رفته بود بر اثر ذات الریه مردند!
تمام این ها، داستان نفرین مومیایی ها را دوباره بر سر زبان ها انداخت. با اینکه برخی از شرکت کنندگان در این حفاری ها از بین رفتند، اما خیلی ها هم زنده ماندند. از جمله متهم اصلی، هاوارد کارتر که تا ۶۴ سالگی زندگی کرد.
19- اسب تروجان | The Trojan Horse
یونانیان، قبل از اینکه ایده ساخت یک اسب چوبی بزرگ به ذهنشان بیاید، ۱۰ سال برای نابودی تروی تلاش کردند. وقتی سربازان درون اسب، به داخل راه یافتند، تا نیمه شب صبر کردند و بعد از خواب سربازان دشمن، دروازه های شهر را بر روی سربازان خودی گشودند.
داستان این اسب اولین بار توسط ادیسه هامر بیان شده بود. ولی هیچکس آن را باور نمی کرد.
20- شهر مفقود شده آتلانتیس | Atlantis
بعد از ۲۰۰۰ سال از اینکه اولین بار افلاطون داستان آتلانتیس را در نوشته هایش بیان کرد، داستان این شهر که گفته شده در زیر اقیانوس مدفون گشته است، هنوز هم همه را شگفت زده می کند. آتلانتیس تمدنی بسیار بزرگ بود که یک پایتخت سرسبز داشت.
هرچند افلاطون بیشتر داستان های با روح نوشته است تا بر اساس واقعیت، ولی شهرهای غرق شده زیادی در اطراف دریای مدیترانه وجود دارند که واقعی بودن این داستان را محتمل می کنند.
21- کشتی هلندی که پرواز می کند | The Flying Dutchman
دریانوردان معمولا انسان های خیال پردازی هستند. شاید هیچ چیز بیشتر از یک کشتی که در ردیا پرواز کند، آن ها هیجان زده نکند. کشتی که هرکس آن را می دید، دچار طلسم و بلایای بدی می شد. دانشمندان بر این عقیده اند که دلیل دیدن همچین کشتی ای در آسمان توسط دریانوردان، احتمالا نوع خاصی از توهم به نام فاتا مورگانا (Fata morgana) می باشد. این سراب یا توهم زمانی ایجاد می شود که در سطح دریا هوا گرم است ولی در ارتفاع کمی بالاتر هوای سرد حکم فرماست.

22- ومپایرها | Vampires
داشتن نیش، دوری کردن از نور خورشید و عمری طولانی، معمولا همگی نشانه های ومپایرهای خون آشام هستند! مگر اینکه شخصی از بیماری به نام پورفیری رنج ببرد. افراد مبتلا به این بیماری نشانه های مانند حساسیت پوستشان به نور خورشید را دارند. پوست آن ها دچار ریزش مو می شود. یکی دیگر از نشانه های فرد مبتلا به این بیماری، این است که لثه هایشان از بین رفته و دندان هایشان به طرز ترسناکی نمایان می شوند.