ماتریس تصمیمگیری که با نام تحلیل شبکه، تحلیل ماتریس پیو (Pugh) و تئوری مطلوبیت چندشاخصه هم شناخته میشود، خصوصا زمانی که تعدادی گزینه خوب در اختیار دارید و باید از میان آنها یکی را انتخاب کنید، بیشترین قدرت را دارد. این خصوصیت، آن را تبدیل به بهترین تکنیک در اتخاذ تصمیمات مهم در مواقعی کرده است، که هیچ گزینهای در اولویت قرار ندارد.
با استفاده از تحلیل ماتریس تصمیمگیری، در مواقعی که دیگران به سختی میتوانند تصمیم بگیرند، شما میتوانید با اطمینان تصمیمات منطقی بگیرید.
این ابزار از شما میخواهد گزینههایتان را لیست کنید و به صورت افقی در ردیفهای یک جدول بنویسید و فاکتورها یا عواملی که نیاز دارید را در ستونهای عمودی بنویسید. سپس، به ترکیب هر گزینه/فاکتور امتیاز دهید، به نسبت اهمیتی که هر کدام از فاکتورها دارند به آنها ضریبی اختصاص دهید و سپس این امتیازات را با هم جمع کنید تا برای هر گزینه به امتیازی کلی دست پیدا کنید.
با اینکه ممکن است به نظر پیچیده برسد، اما استفاده از آن آسان است. در ادمه شما را قدم به قدم راهنمایی و سپس مثالی ارائه میکنیم.
قدم ۱
تمام گزینههایتان را لیست کنید و در ردیفهای افقی جدول بنویسید و فاکتورهایی را که باید در نظر بگیرید را در ستونها بنویسید. به عنوان مثال، اگر هدف خرید لپتاپی جدید است، فاکتورهایی که باید در نظر بگیرید قیمت، ابعاد و اندازه هارد دیسک هستند.
قدم ۲
سپس، با در نظر گرفتن ستونهای جدول، به هر کدام از گزینهها به ازای هر کدام از فاکتورها امتیازی اختصاص دهید. به هر گزینه از ۰ (خیلی ضعیف) تا ۵ (خیلی خوب) امتیاز دهید. به یاد داشته باشید که لازم نیست برای هر گزینه امتیازات متفاوتی در نظر بگیرید، اگر هیچ کدام از امتیازاتِ مربوط به یکی از فاکتورها خوب نباشند، باید به همهی آنها امتیاز صفر بدهید.
قدم ۳
در مرحلهی بعد باید اهمیت نسبی هر کدام از فاکتورهای مرتبط با تصمیمتان را پیدا کنید. این ضرائب را با اعدادی از ۰ تا ۵ در نظر بگیرید. مثلا برای فاکتورهایی که کاملا در تصمیمتان بیاهمیت هستند ۰ و برای فاکتورهای خیلی مهم ۵ در نظر بگیرید. هیچ اشکالی ندارد که همهی ضرائب با هم برابر باشند.
مرحله ۴
اکنون هر کدام از امتیازاتی را که در مرحلهی ۲ به دست آوردید در ضرائبی ضرب کنید که در مرحله ۳ به هر کدام از فاکتورها اختصاص دادهاید. در نتیجه امتیاز وزنی هر یک از ترکیبهای گزینه/ فاکتور را خواهید داشت.
مرحله ۵
در نهایت، امتیازات وزنی هر گزینه را جداگانه با هم جمع کنید. گزینهای که بالاترین امتیاز را به دست میآورد برنده است.
مسئول تدارکات باید تأمینکننده جدیدی برای مواد خام اولیه پیدا کند. او چهار گزینه دارد، فاکتورهایی که باید در نظر بگیرد به شرح زیر هستند:
ابتدا، او جدولی مانند جدول ۱ رسم میکند و به نسبت اهمیت هر فاکتوربه هر گزینه امتیاز میدهد:
جدول۱: مثال تحلیل ماتریس تصمیمگیری که با احتساب امتیاز غیروزنی نشان میدهد چطور هر تامینکننده هر کدام از فاکتورها را پوشش میدهد.
عوامل: | هزینه | کیفیت | مکان | قابلیت اطمینان | گزینههای پرداخت | مجموع |
---|---|---|---|---|---|---|
ضرایب وزندهی: | ||||||
تأمینکننده ۱ | ۱ | ۰ | ۰ | ۱ | ۳ | |
تأمینکننده ۲ | ۰ | ۳ | ۲ | ۲ | ۱ | |
تأمینکننده ۳ | ۲ | ۲ | ۱ | ۳ | ۰ | |
تأمینکننده ۴ | ۲ | ۳ | ۳ | ۳ | ۰ |
سپس، ضرائب نسبی برای هر فاکتور را تخمین میزند، این ضرایب را در امتیازاتی که در جدول قبلی به هر یک از گزینهها داده ضرب میکند و آنها را با هم جمع میکند.
جدول ۲: مثال تحلیل ماتریس تصمیمگیری که با احتساب امتیاز وزنی نشان میدهد چطور هر تامینکننده هر کدام از فاکتورها را پوشش میدهد.
عوامل: | هزینه | کیفیت | مکان | قابلیت اطمینان | گزینههای پرداخت | مجموع |
---|---|---|---|---|---|---|
ضریب: | ۴ | ۵ | ۱ | ۲ | ۳ | |
تأمینکننده ۱ | ۴ | ۰ | ۰ | ۲ | ۹ | ۱۵ |
تأمین کننده ۲ | ۰ | ۱۵ | ۲ | ۴ | ۳ | ۲۴ |
تأمینکننده ۳ | ۸ | ۱۰ | ۱ | ۶ | ۰ | ۲۵ |
تأمینکننده ۴ | ۸ | ۱۵ | ۳ | ۶ | ۰ | ۳۲ |
بنابراین جدول به مسئول تدارکات نشان میدهد که تأمینکنندهی ۴، با اینکه در پرداخت انعطافپذیری ندارد، بهترین گزینه است.
شما در تصمیمگیریهای روزمره زندگی چقدر از روشهای نظاممند کمک میگیرید؟ به نظر شما این ابزارهای تصمیمگیری فقط مناسب موقعیتهای حرفهای و مدیریتی است یا در مورد تصمیمهای شخصی هم کاربرد دارد؟ اگر تجربه استفاده از این ابزارها را دارید، چه در جایگاه حرفهای، چه در زندگی شخصی، خوب است آن را با ما و دیگر خوانندکان این مطلب در میان بگذارید.
ماتریس تصمیمگیری Decision Matrix یک جدول ساده است که در آن به M گزینه براساس N معیار امتیاز داده میشود. هرچه تعداد معیارها از تعداد گزینهها بیشتر باشد انتخاب نهایی بهتر است. همچنین برای نمرهدهی به گزینهها براساس معیارها میتوان از نظرات خبرگان استفاده کرد یا اینکه از آمارها و مقادیر واقعی سود برد.
نخستین گام در تمامی تکنیکهای تصمیمگیری چندمعیاره که هدف انتخاب گزینه بهینه است، تشکیل ماتریس تصمیم است. ماتریس تصمیمگیری یک ماتریس برای ارزیابی تعدادی گزینه براساس تعدادی معیار است. یعنی ماتریسی که در آن هر گزینه براساس تعدادی معیار امتیازدهی شده است. ماتریس تصمیم با X و هر درایه آن با xij نشان داده میشود.
معیار یا Criteria ابزار قضاوت است. همیشه در انتخاب خود معیارهایی را در نظر میگیریم.
گزینه یا Alternative همان چیزی است که میخواهیم از بین آنها انتخاب کنیم.
مثال: فرض کنید میخواهید یک ماشین بخرید. معیارهای شما برای یک ماشین خوب چیست؟ طبیعتاَ رنگ، پرستیژ، سرعت، کیفیت، مدل و قیمت از معیارهای انتخاب هستند. همه این معیارها در خرید شما دخیل هستند اما هر کدام وزن و اهمیت متفاوتی دارند. گزینههای شما برای خرید یک ماشین خوب چیست؟ انواع ماشینهای موجود در پارکینگ فروشگاه گزینههای پیش روی شماست.
بگذارید مثالی بزنم که بدون تردید از یاد نخواهید برید. حتما شنیده اید که هر خانمی معیارهایی برای ازدواج دارد. خواستگارها همان گزینهها هستند و این خانم براساس معیارهایی که برای ازدواج دارد بهترین گزینه را انتخاب میکند.
معیارها همیشه وجود دارند اما وزن آنها باهم متفاوت است.
گزینهها اگر وجود داشته باشند باید یکی از میان آنها را انتخاب کرد.
روشهای تعیین وزن معیارها: تکنیک آنتروپی، فرایند تحلیل سلسله مراتبی AHP، روش بهترین بدترین (BWM) و روش SWARA
روشهای انتخاب گزینه بهینه با ماتریس تصمیم: تکنیک تاپسیس، ویکور، پرومته، الکتره، ارسته، اراس، کوپراس، واسپاس، اس.آی.آر، ساو و …
تذکر: دو تکنیک AHP یا ANP برای انتخاب گزینه نیز قابل استفاده هستند اما از ماتریس تصمیمگیری استفاده نمیکنند.